یاداشت /درس های عاشورا
یاداشت /درس های عاشورا
آرمان تبریز-یکی از درس های مهم نهضت عاشورا برای همه انسان ها این بود که صرف نظر از هر عقیده ای که دارند، سعی کنند در زندگی ودنیا آزاده باشند و تن به هیچ گونه خواری وذلت ندهند و تسلیم ستم هیچ ستمگری نشوند.

آرمان تبریز-یکی از درس های مهم نهضت عاشورا برای همه انسان ها این بود که صرف نظر از هر عقیده ای که دارند، سعی کنند در زندگی ودنیا آزاده باشند و تن به هیچ گونه خواری وذلت ندهند و تسلیم ستم هیچ ستمگری نشوند.
ماجراى عاشورا هم درس است؛ درس اقدام و نهراسیدن از خطرات و وارد شدن در میدان‌هاى بزرگ. اولین عبرتی که در قضیه‌‌‌ی عاشورا ما را به خود متوجه می‌‌‌کند، این است که ببینیم چه شد که پنجاه سال بعد از درگذشت پیغمبر صلوات الله و سلامه علیه، جامعه‌‌‌ی اسلامی به آن حدی رسید که کسی مثل امام حسین علیه‌‌‌السّلام، ناچار شد برای نجات جامعه‌‌‌ی اسلامی، چنین فداکاری‌‌‌ای بکند؟ این فداکاری حسین بن علی علیه‌‌‌السّلام، یک‌‌‌وقت بعد از هزار سال از صدر اسلام است.اما حسین بن علی علیه‌‌‌السّلام، در مرکز اسلام، در مدینه و مکه مرکز وحی نبوی وضعیتی دید که هرچه نگاه کرد چاره‌‌‌ای جز فداکاری نداشت؛ آن هم چنین فداکاری خونین باعظمتی! مگر چه وضعی بود که حسین بن علی علیه‌‌‌السّلام، احساس کرد که اسلام فقط با فداکاری او زنده خواهد ماند، و الّا از دست رفته است؟!.
روزگاری رهبر و پیغمبر جامعه‌‌‌ی اسلامی، از همان مکه و مدینه پرچمها را می‌‌‌بست، به دست مسلمانها می‌‌‌داد و آن‌‌‌ها تا اقصی نقاط جزیزه العرب و تا مرزهای شام می‌‌‌رفتند؛ امپراتوری روم را تهدید می‌‌‌کردند؛ آن‌‌‌ها از مقابلشان می‌‌‌گریختند و و لشکریان اسلام پیروزمندانه برمی‌‌‌گشتند. روزگاری در مسجد و معبر جامعه‌‌‌ی اسلامی، صوت و تلاوت قرآن بلند بود و پیغمبر با آن لحن و آن نفس، آیات خدا را بر مردم می‌‌‌خواند و مردم را موعظه می‌‌‌کرد و آن‌‌‌ها را در جاده‌‌‌ی هدایت با سرعت پیش می‌‌‌برد. ولی چه شد که همین جامعه، همین کشور و همین شهرها، کارشان به جایی رسد و آن‌‌‌قدر از اسلام دور شدند که کسی مثل یزید بر آن‌‌‌ها حکومت می‌‌‌کرد؟! وضعی پیش آمد که کسی مثل حسین بن علی علیه‌‌‌السّلام، دید که چاره‌‌‌ای جز این فداکاری عظیم ندارد! این فداکاری، در تاریخ بی‌‌‌نظیر است. چه شد که به چنین مرحله‌‌‌ای رسیدند؟ این، آن عبرت است.
در روز عاشورا و صحنه نبرد کربلا نیز، تنها خون بود و شمشیر و زخم و درد و شهادت، و از مدال و پول و امتیازهای اجتماعی و مقام‌های دنیوی خبری نبود. از این رو، ماندگان و مقاومان، تنها با نیروی اخلاص به جهاد در راه حضرت دوست ادامه می‌دادند و یکی یکی شربت شهادت می‌نوشیدند.
اقبال لاهوری، استقلال و نجات پاکستان را مرهون قیام عاشورا دانسته و گاندی، نیز نهضت عاشورا را الهام‌بخش خود در رهایی هندوستان می‌داند. در یک کلمه اگر نهضت بزرگ عاشورا را الگو و اسوه همه حرکت‌های حق‌طلبانه و عدالت‌خواهانه بدانیم سخنی به گزاف نگفته‌ایم. و در واقع همان‌گونه که نویسنده شهیر مصری، عباس محمود عقاد، تصریح کرده است: «نه تنها مسلمانان بلکه غیرمسلمانان از این حادثه درس جوانمردی، ایثار و مقاومت در برابر ستمگران گرفتند؛ از سفیر مسیحی که در همان مجلس یزید به او اعتراض کرد بگیریم تا برسیم به قرون میانه، تا روزگار خودمان.عاشورا دانشگاهی است که همه طبقات از زن و مرد، کوچک و بزرگ، باسواد و بی‌سواد، سیاه و سفید، مسلمان و غیرمسلمان از استادان بنامی چون: حسین بن علی(ع)، قمر بنی هاشم و زینب کبری درس می‌آموزند وصد افسوس که ما تاکنون نتوانسته‌ایم ارزش‌های عاشورا را آنچنان که شاید و باید به منصه ظهور برسانیم و نه به جوامع جهانی بشناسانیم.
یکی از درس های عاشورا تفکیک مومن از مسلمان است، زیرا خیلی ها مسلمان هستند اما مومن نیستند و با اندک مشکلات خود را می بازند و از مسیر حق منحرف می شوند.برای همین است که در کربلا مومن از مسلمان به خوبی تشخیص می شود، زیرا آنانی که اهل ایمان بودند در کنار امام حسین(ع) قرار می گیرند، اما آنانی که که فقط در زبان مسلمان بودند، مانند مردم کوفه که به امام نامه نوشتند، اما آن حضرت را یاری نکردند. این در حالی بود که مردم کوفه میدانستند راه و مسیر امام حق است و برای بر پایی حق قیام کرده است وعدالت و امنیت را می خواهد اما با آن هم یاریش نکردند.امام حسین(ع) و یارانش در کربلا به وظیفه اش عمل کردند ما هم وظیفه داریم که به عنوان یک مسلمان همواره به وظایف خود و آنچه را از جانب خداوند مسوولیت داریم به آن عمل نماییم.
حادثه کربلا یکی از این حوادث «الهام بخش» و «عبرت آموز» است. در عین حال که برای همه حقجویان و عدالت خواهان و مبارزان راه حق و آزادی، یکی از غنی‎ترین منابع الهام‎گیری است، از نگاه دیگر یکی از تلخ‎ترین حوادث و فجایعی است که در تاریخ اسلام پدید آمد و جا دارد که کاملاً بیان شود که چه عواملی سبب شد، این فاجعه به بار آمد و از آن درس عبرت گرفت. عواملی مثل دنیاطلبی، غفلت، رها کردن تکلیف، بی‎طرفی نسبت به حق و باطل و… که همه اینها در به وجود آمدن این فاجعه به نوعی دخیل بودند. احمد بایبوردی
منابع:
۱) صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۱۷۹٫

۲) درسی که حسین(ع) به انسان‌ها آموخت، شهید هاشمی نژاد، ص۴۴۷، انتشارات فراهانی.
۳) مجموعه مقالات کنگره بین‌المللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا، ج ۲، ص ۶۱۰، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
۴) تاریخ الامم و الملوک، طبری، ج۴، ص ۳۰۴٫
۵) ممتحنه، آیه ۱٫
۶) مناقب ابن شهرآشوب، ج ۴، ص۶۸، بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۹۲، ج ۴۵، ص ۵۰٫
۷) تحف العقول، ص۲۴۹٫
۸) سخنان حسین بن علی(ع)، نجمی، ص ۲۰۹٫
۹) الارشاد، ص ۲۴۰٫