ربا در بانکداری اسلامی؛ تناقض یا سوءتفاهم؟
ربا در بانکداری اسلامی؛ تناقض یا سوءتفاهم؟
آرمان تبریز-محمدرضا ایازی رونامه نگار/ ربا در بانکداری اسلامی،تناقض یا سوءتفاهم، مسله این است. چالش‌های بانکداری بدون ربا در ایران آرمانی بود که هر گز به حقیقت نپیوست و این سوال مردم از مسئولان این است آیا بانک‌ها واقعاً اسلامی هستند؟در چند دهه اخیر، نظام بانکداری در ایران تحت تأثیر تعالیم اسلامی و تلاش برای ایجاد بانک‌ها بدون ربا قرار گرفته است.

پس از گذشت سال‌ها، بسیاری از شهروندان ایرانی، به ویژه در مواجهه با مسائل اقتصادی و مالی، نگرانی‌هایی جدی درباره عملکرد بانک‌ها و تأثیر آن بر زندگی روزمره خود دارند.
امروزه در بازار وام، شاهد نرخ‌های بهره‌ای سرسام‌آور برای وام‌ها هستیم که برای مثال، وام ۶۰۰ میلیون تومانی می‌تواند با پرداخت افزون‌تر از ۹۵۰ میلیون تومان به پایان برسد و
این وضعیت نه‌تنها حقوق اولیه مردم را نقض می‌کند، بلکه اصول بانکداری اسلامی، که با هدف برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی و کاهش فقر طراحی شده، را زیر سؤال می‌برد.

عدم صدای کنش‌گران دینی و علما در خصوص این مسائل نیز قابل تأمل است. پیش از انقلاب، نظام بانکی ایران به‌طور کلی از سیاست‌های رباخواری و نزول خلاص شده بود و بانک‌ها در خدمت به مردم و کمک به تأمین مالی کسب و کارها عمل می‌کردند.
سؤال اینجاست که چرا با گذشت زمان، بانک‌ها به چنین وضعیتی دچار شده اند؟ آیا علمای دین و مقامات مسئول نباید در این خصوص صدای واضحی داشته باشند و فتاوی قاطع در مقابل نابسامانی‌ها ارائه دهند؟
در کشورهای پیشرفته، بانک‌ها با کمترین بروکراسی و سیستم‌های ساده‌تری به‌سرعت وام‌های با بهره‌های بسیار اندک ارائه می‌دهند. در مقابل، در ایران، شامل هزاران فیلتر و مراحل پیچیده‌ای شده است که فقط به افزایش کارمزدها و هزینه‌ها منجر می‌شود.
در چند سال اخیر، تنها وام‌های خرد به دلیل پیچیدگی‌های مرحله‌ای موجود و شرایط سخت، برای مردم در دسترس نیستند و آن‌ها را به ورطه‌ها و چاه‌های عمیق‌تری از مشکلات مالی می‌اندازند!!!

همچنین، سؤالی اساسی از نمایندگان مجلس و مقامات دولتی این است که: چرا بانک‌های ایرانی نه‌تنها بر اساس اصول بانکداری اسلامی عمل نمی‌کنند، بلکه به لحاظ اقتصادی با استانداردهای جهانی نیز مطابقت ندارند؟ در حال حاضر، نظام بانکی ما به‌جای حمایت از مردم، به افزایش دلایل فشارهای مالی و اجتماعی در میان خانواده‌ها منجر می‌شود.

در شرایط کنونی، تغییرات بنیادین در نظام بانکداری به عنوان یک نیاز اساسی مطرح است. عواملی چون نرخ‌های بالای بهره‌، بروکراسی پیچیده و تأثیرات نامطلوب آن بر زندگی مردم، نیازی فوری به اصلاحات سیستماتیک و فکری را نشان می‌دهد.

تعلل و عافیت‌طلبی مسئولان و سکوت در برابر مشکلات نظام بانکی، بیش از هر چیز، اقشار ضعیف جامعه را فلج کرده است. این بی‌تفاوتی، سبب استمرار وضعیتی شده که در آن، بانک‌ها به جای کمک به حل مشکلات مالی مردم، به عاملی برای تشدید آن‌ها تبدیل شده‌اند. وقتی کسانی که قدرت تغییر و اصلاح را دارند، سکوت اختیار می‌کنند، بار سنگین مشکلات بر دوش کسانی می‌افتد که کمترین توانایی را برای مقابله با آن دارند.

سکوت علما، بی‌توجهی نمایندگان مجلس و تعلل دولت در اصلاح نظام بانکی، همگی به این معناست که فرصت‌ها از دست می‌روند و رنج مردم ادامه می‌یابد.
این وضعیت، نه‌تنها باعث نارضایتی عمومی می‌شود، بلکه اعتماد مردم به نظام را نیز خدشه‌دار می‌کند. اگر قرار است جامعه‌ای سالم و پویا داشته باشیم، باید با شجاعت و شهامت، در برابر هرگونه فساد و بی‌عدالتی ایستاد و برای اصلاح آن تلاش کرد. عافیت‌طلبی، سم مهلکی است که توان حرکت و پیشرفت را از جامعه می‌گیرد انتظار می رود دولت دکتر پزشکیان این میراث شوم ۴۶ ساله را سامان ببخشد.

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند

در کمال تاسف، وضعیت کنونی بانک ها خلاف وعده‌های انقلاب رقم خورده و آقایان! به پیمان خود وفا نکردید.

  • منبع خبر : خبرگزاری آریا